سلام آقاي پاکدل...خوبيد؟خواستم اولين تبريک عيد رو خودم به اعضاي اتاق گفته باشم.....اميدوارم در کنار خاونواده و دخترتون سال بسيار بسيار خوبي داشته باشيد...موفق باشيد...به دخترتون سلام برسونيد.

سلام بر شما جنماب پاکدل.بنده گاهي اوقات به وبلاگ شما سر ميزنم و اگه نظر نميزارم.بزاريد به حساب مشغله کاري و عدم داشتن سعادت..و اما بعد .بنده که ارادت خاصي خدمت شما داشتم و پس از گفتگوي کوتاه تلفني اين ارادت صدچندان شد .بخاطر اين ميخام يه موضوع رو عرض کنم چون احساس ميکنم وظيفه و حس ششمم به من تکليف کردن .از انتخاب مطالبتون و موضوعات فيدهاتون احساس کردم که در يک دوره اي از بحران بسر ميبريد .بنده که خودم کلني بحران هستم اما از طرف برادري کوچک بپذيريد که دعا ميکنم براتون به حق همسايه عزيزتون اين دوران به سلامتي طي بشه و موفق و پيروز باشيد و ما رو هم دعاد کنيد .بنده رو عفو بفرماييد اگه فضولي کردم اما تجربه به بنده ميگه که شما نياز به يک محرم راز و همدم داريد تا در محيط واقعي بدرتون بخوره ..به دختر گلتون سلام بنده رو برسونيد.الا بذکرالله تطمئن القلوب.يا حق.

سلام خدمت شما جناب پاکدل گرامي...

شعر بسيار زيبايي بود...موفق باشيد.

چقدر شعر زيبايي بود من هم دقيقا هميشه ميترسيدم مادرمو مثل هاچ گم نکنم