سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























همسایه خورشید

پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق،

از خانه بیرون میروی و با کشش عشق، دوباره باز میگردی.

تو را به من هدیه دادند و من امروز، تمامی خود را

به تو هدیه خواهم کرد؛ اگر بپذیری…..


اکنون که تنها با یادت روزها را میگذرانم

 

بابای خوبم ..بیشتر از گذشته بتو و دستان گرمت

 

نیاز دارم.دستانی پینه بسته از رنج کار و صورتی

 

گر گرفته از لهیب آتش اجاق..مهربان بابا هنوزهم

دوستت دارم تو که همواره مدال افتخاری بر سینه

من لذت دنیار را وقتی لمس میکنم که مرا بنام تو

صدا میزنند


...
هنوز  هم عاشقتــــــــــم بابا...

                                    


نوشته شده در دوشنبه 91/3/29ساعت 3:17 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |


Design By : Pichak