سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























همسایه خورشید

 


 

اساساً فکر کردن کار خوبی است و با اینکه بعضی از مردم به ‌اندازه کافی اینکار را نمی‌‌کنند، برخی در این زمینه واقعاً زیاده ‌روی می‌کنند. از هر دو جنسیت زن و مرد در هر دو این دسته‌ها داریم. امروز می‌خواهیم درمورد کسانی حرف بزنیم که خیلی فکر می‌کنند.

بعضی‌ها آنقدر فکر می‌کنند که خود را خسته مضطرب و بیمار می‌کنند. این افراد گرایش دارند که هر مسئله ساده ‌ای را پیچیده، هر چیز آسانی را سخت و هر مشکل کوچکی را بزرگ و بغرنج جلوه دهند. آنها عادت دارند وقتشان را برای آنالیز بیش از حد هر چیز و هر کس هدر دهند. آنها متخصص تفسیر غلط حرف‌های همه هستند و اگر کوچکترین راهی وجود داشته باشد که احساساتشان جریحه ‌‌دار شود، آن را پیدا می‌کنند. حتی به دنبال آن می‌گردند. آنها معمولاً افرادی وسواسی و ایدآلیست هستند. بیش از حد نگران می‌شوند. تقریباً درمورد همه چیز و همه کس. آنها سعی می‌کنند همیشه همه را خوشنود نگه دارند و می‌خواهند که تغییر ایجاد کنند اما این فرایند تغییر آنها را می‌ترساند. برای خراب کردن امیال و آرزوهایشان به بقیه آدم‌ها نیاز ندارند، خودشان هم خوب از پس آن برمی‌آیند. آنها همان‌هایی هستند که بیش از حد فکر می‌کنند.

اگر احساس می‌کنید خصوصیاتی که در بالا ذکر کردیم را در خود می‌بینید، احتمالاً شما هم به این دسته افراد تعلق دارید. در زیر نکاتی آورده‌ ایم که به شما کمک می‌کند با این مشکل خود کنار بیایید.



 

 

1.       از صبر کردن برای ایدآل هر چیز خودداری کنید. جاه‌ طلب بودن خیلی خوب است اما خواستن ایدآل غیرواقعبینانه و غیرعملی است. باید به دنبال پیشرفت مداوم باشید و برای دست یافتن به تغییرات مثبت تلاش کنید.

 

2.       فکر و خیال نکنید. روی فکر و خیال تکیه نکنید، برحسب واقعیات عمل کنید.

 

3.       فعال‌تر باشید. از تئوری بیرون بیایید و وارد عمل شوید. از همین الان! هر روز حداقل یک کار انجام دهید که شما را به هدفتان نزدیک‌تر کند. حتی اگر از آن واهمه دارید. اجازه ندهید ترس توانایی‌هایتان را پایین بیاورد یا بر زندگیتان حکومت کند.

 

4.       درست‌ترین سوال‌ها را از خودتان بپرسید. سوال‌هایی که شما را از نظر ذهنی در وضعیتی مثبت، عملی، کاربردی و متمرکز بر راه‌ حل قرار دهد. مشکل را درک کنید اما تمرکزتان بر راه‌ حل باشد.

 

5.       یک مدیر داشته باشید (یک مربی، دوست، یکی از آشنایان و ...) که بازخورد مرتبط، خاص، معقول و غیراحساسی به شما بدهد. خودتان نمی‌توانید درمورد خودتان بیطرف باشید. این فرد باید کسی باشد که حرف‌هایی به شما بزند که باید بشنوید نه حرف‌هایی که دوست دارید بشنوید.

 

6.       برای اینکه از متوسط به عالی تبدیل شوید، برنامه بریزید و کاملاً به آن پایببند شوید. رفتارهای عالی خود را پیدا کنید و به آنها متعهد بمانید.

 

7.       دست از توجیه کردن برای کارهایی که نمی‌کنید بردارید. صادقانه تلاش کنید که تلاش صادقانه بسیار موثر است.

 

 

8.       دفترچه ثبت موفقیت داشته باشید. نوشتن افکار، تصمیمات، رفتارها و نتایجی که به دست می‌آورید راهی عالی برای حفظ نگرش، ایجاد تمرکز و انگیزه است. همچنین راه خوبی است که بفهمید چه چیزی برای شما موثرتر است.

 

9.       از افکارتان بیرون بیایید. جایی آرام و زیبا فرای افکارتان پیدا کنید. جایی که آرامش، امنیت، لذت و آزادی وجود داشته باشد. دست یافتن به این نیاز به تلاش و تمرین دارد اما با تمرین می‌توانید تقریباً در هر مکانی و هر زمانی اینکار را انجام دهید. تا زمانی که امتحان نکنیم نمی‌دانیم که دست از فکرکردن برداشتن چقدر سخت است.برای رفتن به فرای ذهنمان باید هرج‌ و‌ مرج ذهنمان را دور بریزیم. ذهن جای خسته ‌کننده‌ ای است و بعضی وقت‌ها لازم است که از آن به تعطیلات برویم. اگر با این ایده دست ‌و پنجه نرم می‌کنید، سعی کنید خودتان را در آهنگی که دوست دارید غرق کنید.

 

10.   بعضی از افکاری که در ذهنتان می‌چرخد باید بیرون ریخته شود، بعضی از آنها گیر کرده‌ اند و می‌ترسند بیرون بیایند. به افکار ذهنتان مثل یک بلوک آپارتمان نگاه کنید. به طبقه دوم این آپارتمان نگاه کنید، همینطور که در راهرو راه می‌روید، از پشت در آپارتمان شماره 22 صدای پیرزن دیوانه می‌آید که، "اینطوری باید آنرا انجام می‌دادی دیوانه...!" کمی اینطرف‌تر، آپارتمان زن پر حرفی است که همیشه در خانه ‌اش را باز می‌گذارد و یکدفعه بیرون می‌پرد و حواستان را پرت می‌کند. انتهای راهرو مردی زندگی می‌کند که همیشه شما را می‌ترساند، "اگر می‌دیدی چقدر احمق به نظر می‌رسیدی دیگر هیچوقت آنکار را انجام نمی‌دادی." این آدم‌ها درواقع آن افکاری هستند که میل و انگیزه شما را با احساس گناه و اضطراب از بین می برند. شناسایی این افکار خیلی ساده است، ساکنینی که خیلی وقت است اجاره خانه ‌شان را نپرداخته‌ اند و هیچ منفعتی برای شما ندارند و برای بقیه ساکنین خوب آپارتمان هم ایجاد مشکل می‌کنند و باید سریعاً آنها را بیرون بیندازید.

 

همین الان شروع کنید. آزاردهنده‌ ترین ساکنین آپارتمان را شناسایی کنید و حکم تخلیه ‌شان را تحویلشان دهید. اگر همکاری نکردند، گوششان را بگیرید و به زور بیرونشان کنید. این ساکنین خیلی وقت است که آنجا مانده‌اند و می‌دانند که چطور می‌توانند فریبتان دهند. اما شما تسلیم نشوید. یادتان باشد ساکنین عالی دیگری دارید که باید به آنها رسیدگی کنید.

بیرون انداختن این ساکنین جا را برای آوردن ساکنین بهتر باز می‌کند. این آپارتمان را از آنِ خودتان کنید. آن را دوباره به زندگی برگردانید. دکوراسیون آن را عوض کنید، حتی می‌توانید برایش استخر هم درست کنید. این آپارتمان مال شماست—این شما هستید که تصمیم می‌گیرید چطور آن را بازسازی کنید.
 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 90/2/6ساعت 1:42 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

 

خواص خاکشیر عبارتند از :

* خاکشیر از نظر طب قدیم ایران گرم و تر است.

* التیام دهنده زخم و جراحات است.

* جوشانده خاکشیر برای رفع اسهال‌های ساده و رفع ترشحات زنانگی مفید است.

* خاکشیر ادرار آور است.

* خاکشیر تب‌بُر است.

* برای دفع کرم مفید است.

* التهاب کلیه را برطرف می‌کند.

* سرخک و مخملک را دوا می‌کند.

* خاکشیر صدا را باز می‌کند.

* برای از بین بردن کهیر و التهابات پوستی از خاکشیر استفاده کنید.

* از گلها و برگهای گیاه می‌توان برای رفع بیماری ناشی از کمبود ویتامین C استفاده کرد.

* سنگ کلیه را دفع می‌کند. برای دفع سنگ کلیه می‌توان خارشتر، ‌خاکشیر و ترنجبین را با هم مخلوط کرده وصبح ناشتا خورد.

برای برطرف کردن جوشهای صورت که بعلت خوردن چربی و شیرینی زیاد ایجاد می‌شود باید جوشانده یک قاشق ترنجبین را با دو قاشق غذاخوری خاکشیر مخلوط کرده و هر روز صبح ناشتا بمدت دو هفته آن را میل میل کنید تا جوشها از بین برود.

 

 

توجه:


بعضی از افراد هنگامیکه خاکشیر می‌‌خورند ممکن است سردرد بگیرند اینگونه اشخاص باید خاکشیر را با کتیرا بخورند.

 

 

نحوه مصرف:


می توانید آن را بشویید . سپس به همراه کمی شکر یا نبات در یک لیوان آب سرد بریزید و بخورید.

 

 

خواص خاکشیر


نروید بر زمین هرگز گیاهی


که ننوشته ست بر برگش دوایی (نظامی)


خاکشیر یا خاکشی یا شفترک یا خاکشور یا خاکژی گیاهی است از تیره صلیبیان به ارتفاع 20 سانتی‌متر الی یک متر که به طور خودرو در باغ‌ها و صحراها می‌روید. دارای برگ‌هایی با بریدگی زیاد و گل‌های زرد روشن از تیره شب‌بو می‌باشد. از نظر تنوع دو نوع دارد؛ یکی تلخ که دانه‌های آن ریز و رنگ‌هایش مایل به سرخی است و گونه دیگر شیرین که دانه‌های آن بزرگ‌تر بوده و رنگش سرخ تیره می‌باشد. هر دو نوع گیاه یاد شده در اغلب نواحی ایران مخصوصاً دامنه‌های جبال البرز و در بیابان‌ها رشد می‌کند.

 

 

خواص کلی و درمانی خاکشیر


1.زخم‌ها و جراحات را التیام می‌بخشد.

 

2.در رفع اسهال روده و خونی و از بین بردن ترشحات زنانه و آب آوردن نسوج می‌توان استفاده کرد.

 

3.دانه‌های خاکشیر اندکی ضدعفونی کننده، ضد کرم و تب بر هستند.

 

4.ملین و خنک کننده با آب سرد است.

 

5.بذر آن بر میزان شهوت و میل جنسی می‌افزاید و اشتها را باز می‌کند.

 

6.تنظیم کننده دستگاه گوارشی بوده و ابتلاء معده را به بیماری‌ها مرتفع می‌سازد.

 

7.خوردن آن سبب نیکویی رنگ و رخسار می‌گردد. در این صورت خاکشیر را با دو برابر وزن آن، شکر مخلوط کنید و تا ده روز بخورید.

 

8.گرفتگی ادرار را برطرف می‌سازد و فربه‌کننده است.

 

9.دل مالش و دل ضعفه را از بین می‌برد.

 

10.برای رفع بیماری‌های نقرس، ورم گوش و دستگاه تناسلی مفید است.

 

11.برای اسهال ساده کودکان شیرخوار اثر دارد.

 

12.به عنوان خنک کننده در امراض حصبه و آبله تجویز شده است.

 

13.اگر با شیر تازه خورده شود، بدن را چاق می‌کند.

 

14.خاکشیر را بکوبید، شب موقع خوابیدن، کف پا تا مچ را با آن ضماد نمایید، در تسکین و بهبود فشار خون اثر دارد.

 

15.روی ور‌م‌های سخت و سرطانی، پستان، چشم، نقرس و ورم گوش، ضماد نمایید.

 

16.از دانه‌های خاکشیر به عنوان پادزهر به نحو زیر می‌توان استفاده کرد؛

پنج گرم دانه را شسته و با گلاب یا آب خالص آن قدر بجوشانید تا شکفته شود و بعد آن را نیم‌گرم به مسموم بخورانید. به این صورت، قی آورده و ایجاد تهوع می‌نماید و این عمل را چند مرتبه تکرار کنید تا قی بند آید.

 

17.بزرگسالان معمولاً دانه خاکشیر را پس از پاک کردن و شستن کامل به مقدار 10 تا 20 گرم در آب خیسانده، صبح ناشتا با آب و عسل مخلوط و برای چند روز متوالی می‌نوشند.

 

18.برای رفع اسهال ساده کودکان شیرخوار می‌توان مقدار یک قاشق غذاخوری خاکشی پاک کرده را در ظرفی ریخته بر روی آتش ملایم به هم بزنند تا خاکشی بو داده شود و سپس کمی آب و عسل به آن افزوده هر نیم ساعت یک قاشق چای خوری از آن را به کودک بخورانند.

 

 

گفتنی است؛ در تدوین و نگارش مقاله حاضر، علاوه بر دانسته‌های شخصی از منافع موثق نیز سود جسته شده است.

 

فصل تابستان که می‌رسد بازار مصرف خاکشیر و شربت آبلیمو هم داغ می‌شود. خاکشیر از زمان‌های گذشته کاربرد داشته است و بهترین کاربرد آن به خاطر خاصیت ضدعفونی‌کننده‌اش می‌باشد و برای ناراحتی‌های روده مثل اسهال یا حتی یبوست مفید است.

 

این گیاه را به صورت خیس کرده استفاده می‌کنند و در موارد جراحات و تب‌های زیاد بسیار موثر است و همچنین بو داده آن اسهال‌های سخت را درمان می‌کند. .

 

خاکشیر التهاب کلیه را برطرف می‌کند. برای از بین بردن کهیر و التهابات پوستی از خاکشیر استفاده کنید.


خاکشیر دارای تعدادی اسید چرب مانند اسید لینوئیک، اسید لینولنیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک است. این گیاه التیام‌دهنده زخم و جراحات است و جوشانده آن برای رفع اسهال‌های ساده مفید است.

 

خاکشیر تب‌بر است، این گیاه همچنین ادرارآور است و التهاب کلیه را برطرف می‌کند. از دیگر خواص خاکشیر می‌توان به درمان سرخک و مخملک اشاره کرد.

 

این گیاه نیز برای رفع گرفتگی صدا مفید بوده و کهیر و التهابات پوستی را از بین می‌برد. از گل‌ها و برگ‌های این گیاه می‌توان برای رفع بیماری ناشی از کمبود ویتامین C استفاده کرد.

 

برای برطرف کردن جوش‌های صورت که به علت خوردن چربی و شیرینی زیاد ایجاد می‌شود باید جوشانده یک قاشق ترنجبین را با ? قاشق غذاخوری خاکشیر مخلوط کرده و هر روز صبح ناشتا به مدت ? هفته میل شود تا جوش‌ها از بین بروند.


نوشته شده در دوشنبه 90/2/5ساعت 3:2 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |


 

این تست "آزمایش سازگاری" شرکت انگلیسی "براس بنت" بر سوالات کلیدی درباره وضع مالی، پیوندهای خانوادگی، فرزندان و آرزوهایی است که اغلب زوج‌ها می‌خواهند به آن برسند و سوالاتی که در صورتی که ازدواج آنها از هم گسیخته شود، و به طلاق منجر شود، باید به آن پاسخ دهند، متمرکز است.

روت باس یکی از کارشناسان این شرکت انجام این امتحان را به آزمون‌های شغلی هنگام استخدام تشبیه می‌کند. او می‌گوید: "هر کسی که به طور واقعی به یک رابطه متعهد باشد،‌ اشکالی در بیان کامل و علنی اطلاعاتی که در این سوال‌ها از او پرسیده می‌شود، نمی‌بیند؛ در غیر این صورت از خودتان باید بپرسید، چرا؟"

در این آزمون از افراد در مورد وضع مالی‌‌اش، میزان شراکت زوجین در اندوخته‌ها،‌ نوع روابط با خانواده و بستگان نزدیک و دوستان، اینکه آیا بچه می‌خواهند یا نه، دیدگاه مذهبی‌شان، عادات‌شان در مورد خرج کردن پول و طرح‌های شغلی‌شان سوال می‌شود.

این هم نسخه‌ای از این آزمون برای علاقمندان:
 

 

مسائل مالی

  •  آیا میزان اندوخته‌ها طرف مقابل را می‌دانید؟ در مورد شریک شدن در این اندوخته‌ها چه نظری دارد؟ آیا نظرتان در مورد پس‌انداز کردن مشابه است؟

 

  •  آیا یکی از شما می‌خواهد پولی را که یک طرف می‌خواهد صرف خریدن یک ماشین جدید کند، صرف پرداخت بیمه بازنشستگی کند؟

 

  •  آیا می‌خواهید منابع مالی‌تان را یکی کنید یا می‌خواهید همه چیز جدا باشد؟ حساب مشترک باز می‌کنید یا حساب‌های جداگانه؟ آیا در این حساب مشترک به طور یکسان پول واریز می‌کنید یا به نسبت درآمدتان؟

     آیا بدهی‌‌های همسرتان را از پولی که در نظر دارید برای خرید خانه جمع کنید، خواهید پرداخت؟

 

 

ارتباطات خانوادگی

  •   چه نوع رابطه‌ای با اعضای خانواده و سایر بستگان همسرتان دارید؟ آیا آنها با شما مراوده دارند؟ آیا در همان محل سکونت شما زندگی می‌کنند؟ آیا مهربان و یاری‌رسان هستند؟ آیا بیش از اندازه در امور خانوادگی شما دخالت می‌کنند؟ آیا مشکل عمده‌ای با آنها داشته‌اید؟

 

 

فرزندان

  •  آیا می‌خواهید بچه‌دار شوید؟ چند تا بچه می‌خواهید؟ چطور می‌خواهید بچه‌‌های‌تان را بزرگ کنید؟ چه نوع ارزش‌هایی را می‌خواهید به فرزندان‌تان منتقل کنید؟ آیا در مورد فرستادن بچه‌ها به مدرسه دولتی یا خصوصی اختلاف‌نظر دارید؟

 

 

اوقات فراغت

  •  آیا در اوقات فراغت تفریحات مشترکی دارید؟ آیا در مورد تفریحات علائق مشابهی دارید یا نه؟ برای مثال اگر شما دوست دارید ایام تعطیلات را کنار ساحل دراز بکشید، همسرتان می‌خواهد کوهنوردی کند؟

 

 

سبک زندگی

  •   هدف شما چه نوع سبک زندگی است؟ کجا می‌خواهید زندگی کنید؟ آیا علاقه دارید زمانی کوله‌بارتان را ببندید و در خارج شهر زندگی کنید؟

 

خرج کردن

  •  آیا عادت به خریدن کفش‌ها یا وسائل الکتر‌ونیک گران‌قیمت دارید؟ آیا خرید یک چیز به خصوص را

    برای زندگی‌تان ضروری می‌دانید،‌ در حالیکه همسرتان آن را اسرافکاری می‌داند؟

    آیا اعتیادات پنهانی دیگری دارید که برای آنها پول خرج کنید: برای مثال کیف، شکلات،‌ فوتبال و ...


 

کار

  •  آیا انتظار دارید به شیوه‌ای سنتی با همسرتان زندگی کنید: زن خانه دار و مرد نان‌آور؟ چه کسی امور مالی را سامان خواهد داد؟ آیا مسئولیت انجام کارهای خانه به یکسان تقسیم خواهد شد؟

  • چه کسی مسئولیت پرداخت صورت‌‌حساب‌ها را خواهد داشت؟

 

 

صداقت

  •  آیا هنوز علاقه‌ای به زنان و مردان قبلی زندگی‌تان دارید؟


نوشته شده در یکشنبه 90/2/4ساعت 2:56 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

 



 

همیشه رحمت خداوند بر غضب او سبقت دارد اما همه صفات خدا عین هم هستند و صفت انتقام او عین بخشش اوست و ما اگر صفتی از خدا را انکار کنیم به انکار خود خدا برمی‌گردد، صفت منتقم بودن خدا نیز کمال او است و بد نیست و خدایی که از ظالمین انتقام نکشد خدا نیست شما پدری را در نظر بگیرید که هیچ برخوردی با فرزندی که دائما فرزندان دیگر را آزار می‌دهد انجام نمی‌دهد قطعا نمی‌تواند پدر خوبی باشد .

 

خداوند بلند مرتبه را ما با این زمزمه ها "مهربانتر از بابا مهربانتر از مادر"و "خدای خوب و مهربان داده به ما گوش و زبان..." شناختیم دانستیم که او ارحم الرحمین است از گناهان ما چشم می پوشد و دوستمان دارد ما را جانشین خود قرار داده ،بهترین رازدار است و عیب ما را به کسی نمی گوید و هزار و یک وصف دیگر که دل ما را گرم می کند .

 

بعد ها گفتند باید از کسی که مهربانترین است بر ما عاشق است و با همه کاستی ها دوستمان دارد ترسید و این ترس ستوده است .

 

چون او آتشی دارد سخت سوزاننده و خشمش چیره می شود و وای بر کسانی که بر آنان خشم گرفته شود .

 

ما از خدای خوبمان فقط خوبی دیده ایم ما رحمتش را باور کرده ایم ولی خشمش را نه ، خدایی که ما دوستش داریم همان مهربانترین مهربانان است چرا باید از او ترسید جرا ما را از خدا م یترسانند؟

 

در کتاب های اخلاقی علمای ما بسیار آمده است که باید از خدا ترسید و این خوف از خدا یعنی شناختن او و درک عظمتش و از طرف دیگر هم شاهدیم که همین نترسیدن مردم از خداوند متعال باعث گستاخی انسان ها شده و سر به طغیان برداشته اند .

 

بسیاری از ما حتی در خیالمان هم ترس از خدا نمی گنجد و به همین خاطر گاه حظور با عظمتش را نادیده گرفته و بی باکانه به آنچه برحذرمان داشته دست میزنیم .

 


 

واقعا چرا باید از خداوند ترسید و چگونه؟

 

همیشه رحمت خداوند بر غضب او سبقت دارد اما همه صفات خدا عین هم هستند و صفت انتقام او عین بخشش اوست و ما اگر صفتی از خدا را انکار کنیم به انکار خود خدا برمی‌گردد،صفت منتقم بودن خدا نیز کمال او است و بد نیست و خدایی که از ظالمین انتقام نکشد خدا نیست شما پدری را در نظر بگیرید که هیچ برخوردی با فرزندی که دائما فرزندان دیگر را آزار می‌دهد انجام نمی‌دهد قطعا نمی‌تواند پدر خوبی باشد .

 

آدمى اگر به خود و اطرافش نگاه کند، خواهد فهمید که غرق در نعمت‏ها و الطاف خداوند است. او با مهربانى تمام و با کمال بذل و بخشش و جود و کرم و در عین حال با چشم‏پوشى از بسیارى از بدى‏ها و ناسپاسى‏هاى انسان، مشغول تدبیر امور و اداره تمامى شؤون زندگى او است. اگر کارى کنیم که از خواب غفلت بیدار شویم، خود را غرق در محبت‏هاى خداوند و اولیاى او خواهیم دید. بعد از دیدن این احسان قلبا به اعطا کننده آن علاقه‏مند شده و خود را مدیون او خواهیم دید و علاقه و محبتمان نسبت به او افزون خواهد شد و اندک اندک و با گذشت زمان عشق به معبود پیدا خواهیم کرد. پس راه عاشق خدا شدن درک محبت‏ها و خوبى‏هاى و زیبایی های او است که جز با رفع حجاب‏هاى درونى میسّر نمى‏گردد .

 

اما در مورد ترس از خدا باید ابتدا آن را معنا کنیم تا معلوم شود آیا ترس از خدا خوب است یا نه. خدای متعال بزرگترین منبع کمال و قدرت و رحمت و آرامش و سعادت انسان است، بنابراین موجود ترسناک و نعوذ بالله آزار دهنده ای نیست ترس از خدا در حقیقت به معنای ترس از دوری خدا و از دست دادن خداوند و تنها شدن انسان است. ترس از اینکه انسان بالاترین تکیه گاه و معشوق خود را در زندگی از دست بدهد.

 

ترس از خدا به معناى ترس از مسؤولیت‏هایى است که انسان در برابر او دارد. ترس از این که در اداى رسالت و وظیفه خویش کوتاهى کند و به خوبى وظیفه‏اش را انجام ندهد؛ و به عبارتى، ترس از گناهان خود است. حضرت على(علیه السلام) در این زمینه مى‏فرماید: «و لا یخافن الاذنبه؛ هیچ یک از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خویش.»(نهج البلاغه، کلمه قصار82) قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏»(نازعات 40و41)‏ و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست!

 

امام صادق علیه السلام: اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.

 

ملاحظه می‌کنید که آنچه باعث خوف است مقام خداست نه خود خدا لذا اشکالی ندارد که به لحاظ خدایی خدا عاشقش باشیم وبه لحاظ مقامش بترسیم. در واقع این ترس حاصل شناخت عظمت و جمال و جلال خداست. در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «کسى که مى‏داند خدا او را مى‏بیند، و آنچه مى‏گوید مى‏شنود، و آنچه را از خیر و شر انجام مى‏دهد مى‏داند، و این توجه او را از اعمال قبیح باز مى‏دارد این کسى است که از مقام پروردگارش خائف است، و خود را از هواى نفس بازداشته است.» (نور الثقلین جلد 5 صفحه 506 حدیث 43)

 

ترس از خدا به معنای صحیح آن ثمرات دیگری نیز دارد از جمله امام جواد علیه السلام می‌فرمایند: التحفظ علی قدر الخوف؛ خود را پاییدن به اندازه واهمه داشتن است (بحار الانوار ج 75 ص365 ) زیرا این شخص خداوند را حاضر و ناظر بر رفتار و کردار خود می‌داند. و این محافظت را به تمام شئون زندگى خود تعمیم می‌دهد. هر کس بیشتر بترسد، از خود مراقبت و مواظبت بیشترى خواهد کرد .

 

با توجه به مطالبی که گذشت می‌توان گفت ترس از خدا سرچشمه‏هاى مختلفى دارد. شمارى از آن‏ها عبارت است از:

 

الف) اعمال ناپاک و افکار آلوده سبب ترس مى‏گردد.

 

ب) در مقربان، به خاطر قرب به ذات پاکش، کم‏ترین ترک اولى و غفلت مایه وحشت مى‏شود.(این دو مورد را خوف از تقصیر گویند).

 

ج) گاه مقربان هنگامى که آن ذات نامحدود و بى‏پایان را تصور مى‏کنند و در مقابل به قصور ذاتى خود نظر مى‏دوزند، حالت خوف مى‏یابند.(خوف از قصور) خداوند در این زمینه مى‏فرماید: الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم آن‏ها کسانى هستند که وقتى نام خدا برده مى‏شود دل‏هایشان مملو از خوف پروردگار مى‏گردد.

 

بین خداترسى و آگاهى ارتباط تنگاتنگ حکمفرما است. به علت این که خداترسى نتیجه هدایت به سوى خدا است، هر قدر معرفت انسان به خدا از عمق بیش‏ترى برخوردار باشد، به آن اندازه ترسش هم عمق پیدا مى‏کند.

 

نکته اول: اموری پسندیده ای وجود دارد که موجب خوف و ترس مومنین می گردد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم:

 

1- ترس از مردن پیش از توبه یا شکستن توبه یا از تقصیر در وفا به حقوق پروردگار

 

2- ترس از غلبه نفس امّاره و شیطان

 

3- ترس از فریب خوردن از دنیا

 

4- ترس از اشتغال ذمه به حقوق مردمان، و کشیدن بار حقوق ایشان

 

5- ترس از سوء عاقبت‏. بیشترین ترسی که بر دل نیکان و متّقین غلبه دارد ترس سوء عاقبت است

 

6- ترس از سکرات مرگ و شدّت آن

 

7- ترس از از شدت نکیر و منکر و درشتى و خشونت ایشان

 

8- ترس از عذاب قبر و تنهائى و وحدت آن

 

9- ترس از هول عرصه قیامت و وحشت آن

 

10- ترس از تصوّر ایستادن در نزد پروردگار و هیبت آن و شمردن گناهان و حیا و خجالت آن و ......

 

این نوع از ترس عالى‏ترین درجه ترس ممدوح است که از درجات بلند عرفانی محسوب می گردد (معراج‏السعادة ج : 2 ص : 183 ) زیرا وجودش باعث وصول به نفس مطمئنه که نقطه کمال انسان است، خواهد شد و ترس مذموم آن است که انسان را از اطمینان بیاندازد و دچار نگرانی و اضطراب سازد.

 

قران کریم می‌فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏؛ و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست»

 

نکته دوم : بازتاب عملی ترس از خدا صرف این نیست که انسان چشم خود را بمالد و گریه کند بلکه باید از عاقبت آنچه مى‏ترسد دوری کند. لذا خائف واقعی همت خود را به دقت کردن در عاقبت احوال خود مصروف مى‏نماید . و مجاهده با نفس و شیطان و مراقبه احوال و محاسبه اعمال خود را در سرلوحه برنامه زندگی اش قرار می دهد . ( معراج‏السعادة ج : 2 ص : )

182

 

نکته سوم : برخی عواملی که موجب می شود تا انسان ها از خوف الهی غافل شوند به شرح ذیل می باشد

 

بى‏خبرى انسان ها از عظمت و جلال خدا، و جهل به مؤاخذه و عقاب روز جزا، و سستى اعتقاد، و ضعف یقین در این‏ها غفلت و فراموشى از محاسبه روز قیامت، و بى التفاتى به «اهوال» و عذابهاى آن روز پر وحشت اطمینان و خاطر جمعى به رحمت پروردگار، یا مغرور شدن به طاعات و اعمال خود.( معراج‏السعادة ج : 2 ص :190 )

 

امام صادق علیه السلام: اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند. (جها د با النفس،ح109)

 

نتیجه اینکه هیچ منافاتی بین ترس از خدا به معانی ای که بیان شد و عبادت عاشقانه خدا وجود ندارد و إن شاء الله همه ما توفیق این گونه عبادت را پیدا نماییم. و همیشه بکوشیم برمعرفت صحیح خویش نسبت به خدای متعال بیافزاییم .


نوشته شده در یکشنبه 90/2/4ساعت 2:44 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

 



 

همیشه رحمت خداوند بر غضب او سبقت دارد اما همه صفات خدا عین هم هستند و صفت انتقام او عین بخشش اوست و ما اگر صفتی از خدا را انکار کنیم به انکار خود خدا برمی‌گردد، صفت منتقم بودن خدا نیز کمال او است و بد نیست و خدایی که از ظالمین انتقام نکشد خدا نیست شما پدری را در نظر بگیرید که هیچ برخوردی با فرزندی که دائما فرزندان دیگر را آزار می‌دهد انجام نمی‌دهد قطعا نمی‌تواند پدر خوبی باشد .

 

خداوند بلند مرتبه را ما با این زمزمه ها "مهربانتر از بابا مهربانتر از مادر"و "خدای خوب و مهربان داده به ما گوش و زبان..." شناختیم دانستیم که او ارحم الرحمین است از گناهان ما چشم می پوشد و دوستمان دارد ما را جانشین خود قرار داده ،بهترین رازدار است و عیب ما را به کسی نمی گوید و هزار و یک وصف دیگر که دل ما را گرم می کند .

 

بعد ها گفتند باید از کسی که مهربانترین است بر ما عاشق است و با همه کاستی ها دوستمان دارد ترسید و این ترس ستوده است .

 

چون او آتشی دارد سخت سوزاننده و خشمش چیره می شود و وای بر کسانی که بر آنان خشم گرفته شود .

 

ما از خدای خوبمان فقط خوبی دیده ایم ما رحمتش را باور کرده ایم ولی خشمش را نه ، خدایی که ما دوستش داریم همان مهربانترین مهربانان است چرا باید از او ترسید جرا ما را از خدا م یترسانند؟

 

در کتاب های اخلاقی علمای ما بسیار آمده است که باید از خدا ترسید و این خوف از خدا یعنی شناختن او و درک عظمتش و از طرف دیگر هم شاهدیم که همین نترسیدن مردم از خداوند متعال باعث گستاخی انسان ها شده و سر به طغیان برداشته اند .

 

بسیاری از ما حتی در خیالمان هم ترس از خدا نمی گنجد و به همین خاطر گاه حظور با عظمتش را نادیده گرفته و بی باکانه به آنچه برحذرمان داشته دست میزنیم .

 


 

واقعا چرا باید از خداوند ترسید و چگونه؟

 

همیشه رحمت خداوند بر غضب او سبقت دارد اما همه صفات خدا عین هم هستند و صفت انتقام او عین بخشش اوست و ما اگر صفتی از خدا را انکار کنیم به انکار خود خدا برمی‌گردد،صفت منتقم بودن خدا نیز کمال او است و بد نیست و خدایی که از ظالمین انتقام نکشد خدا نیست شما پدری را در نظر بگیرید که هیچ برخوردی با فرزندی که دائما فرزندان دیگر را آزار می‌دهد انجام نمی‌دهد قطعا نمی‌تواند پدر خوبی باشد .

 

آدمى اگر به خود و اطرافش نگاه کند، خواهد فهمید که غرق در نعمت‏ها و الطاف خداوند است. او با مهربانى تمام و با کمال بذل و بخشش و جود و کرم و در عین حال با چشم‏پوشى از بسیارى از بدى‏ها و ناسپاسى‏هاى انسان، مشغول تدبیر امور و اداره تمامى شؤون زندگى او است. اگر کارى کنیم که از خواب غفلت بیدار شویم، خود را غرق در محبت‏هاى خداوند و اولیاى او خواهیم دید. بعد از دیدن این احسان قلبا به اعطا کننده آن علاقه‏مند شده و خود را مدیون او خواهیم دید و علاقه و محبتمان نسبت به او افزون خواهد شد و اندک اندک و با گذشت زمان عشق به معبود پیدا خواهیم کرد. پس راه عاشق خدا شدن درک محبت‏ها و خوبى‏هاى و زیبایی های او است که جز با رفع حجاب‏هاى درونى میسّر نمى‏گردد .

 

اما در مورد ترس از خدا باید ابتدا آن را معنا کنیم تا معلوم شود آیا ترس از خدا خوب است یا نه. خدای متعال بزرگترین منبع کمال و قدرت و رحمت و آرامش و سعادت انسان است، بنابراین موجود ترسناک و نعوذ بالله آزار دهنده ای نیست ترس از خدا در حقیقت به معنای ترس از دوری خدا و از دست دادن خداوند و تنها شدن انسان است. ترس از اینکه انسان بالاترین تکیه گاه و معشوق خود را در زندگی از دست بدهد.

 

ترس از خدا به معناى ترس از مسؤولیت‏هایى است که انسان در برابر او دارد. ترس از این که در اداى رسالت و وظیفه خویش کوتاهى کند و به خوبى وظیفه‏اش را انجام ندهد؛ و به عبارتى، ترس از گناهان خود است. حضرت على(علیه السلام) در این زمینه مى‏فرماید: «و لا یخافن الاذنبه؛ هیچ یک از شما ترس نداشته باشد مگر از گناه خویش.»(نهج البلاغه، کلمه قصار82) قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏»(نازعات 40و41)‏ و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست!

 

امام صادق علیه السلام: اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.

 

ملاحظه می‌کنید که آنچه باعث خوف است مقام خداست نه خود خدا لذا اشکالی ندارد که به لحاظ خدایی خدا عاشقش باشیم وبه لحاظ مقامش بترسیم. در واقع این ترس حاصل شناخت عظمت و جمال و جلال خداست. در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى‏خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: «کسى که مى‏داند خدا او را مى‏بیند، و آنچه مى‏گوید مى‏شنود، و آنچه را از خیر و شر انجام مى‏دهد مى‏داند، و این توجه او را از اعمال قبیح باز مى‏دارد این کسى است که از مقام پروردگارش خائف است، و خود را از هواى نفس بازداشته است.» (نور الثقلین جلد 5 صفحه 506 حدیث 43)

 

ترس از خدا به معنای صحیح آن ثمرات دیگری نیز دارد از جمله امام جواد علیه السلام می‌فرمایند: التحفظ علی قدر الخوف؛ خود را پاییدن به اندازه واهمه داشتن است (بحار الانوار ج 75 ص365 ) زیرا این شخص خداوند را حاضر و ناظر بر رفتار و کردار خود می‌داند. و این محافظت را به تمام شئون زندگى خود تعمیم می‌دهد. هر کس بیشتر بترسد، از خود مراقبت و مواظبت بیشترى خواهد کرد .

 

با توجه به مطالبی که گذشت می‌توان گفت ترس از خدا سرچشمه‏هاى مختلفى دارد. شمارى از آن‏ها عبارت است از:

 

الف) اعمال ناپاک و افکار آلوده سبب ترس مى‏گردد.

 

ب) در مقربان، به خاطر قرب به ذات پاکش، کم‏ترین ترک اولى و غفلت مایه وحشت مى‏شود.(این دو مورد را خوف از تقصیر گویند).

 

ج) گاه مقربان هنگامى که آن ذات نامحدود و بى‏پایان را تصور مى‏کنند و در مقابل به قصور ذاتى خود نظر مى‏دوزند، حالت خوف مى‏یابند.(خوف از قصور) خداوند در این زمینه مى‏فرماید: الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم آن‏ها کسانى هستند که وقتى نام خدا برده مى‏شود دل‏هایشان مملو از خوف پروردگار مى‏گردد.

 

بین خداترسى و آگاهى ارتباط تنگاتنگ حکمفرما است. به علت این که خداترسى نتیجه هدایت به سوى خدا است، هر قدر معرفت انسان به خدا از عمق بیش‏ترى برخوردار باشد، به آن اندازه ترسش هم عمق پیدا مى‏کند.

 

نکته اول: اموری پسندیده ای وجود دارد که موجب خوف و ترس مومنین می گردد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم:

 

1- ترس از مردن پیش از توبه یا شکستن توبه یا از تقصیر در وفا به حقوق پروردگار

 

2- ترس از غلبه نفس امّاره و شیطان

 

3- ترس از فریب خوردن از دنیا

 

4- ترس از اشتغال ذمه به حقوق مردمان، و کشیدن بار حقوق ایشان

 

5- ترس از سوء عاقبت‏. بیشترین ترسی که بر دل نیکان و متّقین غلبه دارد ترس سوء عاقبت است

 

6- ترس از سکرات مرگ و شدّت آن

 

7- ترس از از شدت نکیر و منکر و درشتى و خشونت ایشان

 

8- ترس از عذاب قبر و تنهائى و وحدت آن

 

9- ترس از هول عرصه قیامت و وحشت آن

 

10- ترس از تصوّر ایستادن در نزد پروردگار و هیبت آن و شمردن گناهان و حیا و خجالت آن و ......

 

این نوع از ترس عالى‏ترین درجه ترس ممدوح است که از درجات بلند عرفانی محسوب می گردد (معراج‏السعادة ج : 2 ص : 183 ) زیرا وجودش باعث وصول به نفس مطمئنه که نقطه کمال انسان است، خواهد شد و ترس مذموم آن است که انسان را از اطمینان بیاندازد و دچار نگرانی و اضطراب سازد.

 

قران کریم می‌فرماید: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى‏؛ و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست»

 

نکته دوم : بازتاب عملی ترس از خدا صرف این نیست که انسان چشم خود را بمالد و گریه کند بلکه باید از عاقبت آنچه مى‏ترسد دوری کند. لذا خائف واقعی همت خود را به دقت کردن در عاقبت احوال خود مصروف مى‏نماید . و مجاهده با نفس و شیطان و مراقبه احوال و محاسبه اعمال خود را در سرلوحه برنامه زندگی اش قرار می دهد . ( معراج‏السعادة ج : 2 ص : )

182

 

نکته سوم : برخی عواملی که موجب می شود تا انسان ها از خوف الهی غافل شوند به شرح ذیل می باشد

 

بى‏خبرى انسان ها از عظمت و جلال خدا، و جهل به مؤاخذه و عقاب روز جزا، و سستى اعتقاد، و ضعف یقین در این‏ها غفلت و فراموشى از محاسبه روز قیامت، و بى التفاتى به «اهوال» و عذابهاى آن روز پر وحشت اطمینان و خاطر جمعى به رحمت پروردگار، یا مغرور شدن به طاعات و اعمال خود.( معراج‏السعادة ج : 2 ص :190 )

 

امام صادق علیه السلام: اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند. (جها د با النفس،ح109)

 

نتیجه اینکه هیچ منافاتی بین ترس از خدا به معانی ای که بیان شد و عبادت عاشقانه خدا وجود ندارد و إن شاء الله همه ما توفیق این گونه عبادت را پیدا نماییم. و همیشه بکوشیم برمعرفت صحیح خویش نسبت به خدای متعال بیافزاییم .


نوشته شده در یکشنبه 90/2/4ساعت 2:44 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

 

عکسهای زیر آبی جدید زیستگاه جانداران اعماق دریا در هاوایی را به شیوه ای به نمایش گذاشته است که تا به حال دیده نشده است. این تصاویر زیبا در تاریکی شب و با استفاده از نور فلش ویژه ای ثبت شده است تا بتواند شگفتی های جهان رنگارنگ زیر آب را به خوبی نمایان سازد.

در میان این تصاویر پرتو ایکس مانند، تصاویری از هشت پاهای کمیاب، عروسهای دریایی و میگوها وجود دارند. این جانداران که هر یک طولی برابر چند سانتیمتر دارند را تنها می توان در سواحل "کایلوا-کُنا" یافت.

"جاشوا لمباس" عکاس 25 ساله این تصاویر می گوید برای ثبت آنها بیش از 400 بار در آبهای تاریک غواصی کرده است. وی برای زیباتر شدن این عکسها تا تاریک شدن هوا صبر می کرد و سپس چهار کیلومتر مسافت را با قایق به میان آب دریا می رفت و در نهایت موتور قایق را خاموش کرده و در آب به غواصی می پرداخت.

خاموش بودن و تاریک بودن محیط باعث می شد وی بتواند به راحتی پلانکتونها را مشاهده کرده و عکس آنها را به ثبت برساند. وی از نور فلش ویژه و ضد آبی برای نوردهی بسیار کوتاه به جانداران استفاده می کرده است تا در تصویر آسیبی به رنگ طبیعی آنها وارد نیاید.

به گفته "لمباس" تمامی نورهای دیده شده در تصاویر ناشی از بازتاب طبیعی نور توسط رنگدانه های موجود در بدن این جانداران است:

برای ثبت این تصاویر بیش از 400 بار غواصی در تاریکی انجام گرفته است

کاپیتان قایق تمامی چراغهای قایق را خاموش می کرد تا نور ضعیف پلانکتونها و دیگر آبزیان در تاریکی دیده شوند

 تمامی عکسها در تاریکی مطلق به ثبت رسیده اند

به گفته عکاس، دوربینهای مدرن در ثبت نورهای کم ضعیف هستند از این رو وی از نور فلش ضد آب استفاده کرده است

تمامی رنگهای موجود رنگهای طبیعی بازتاب داده شده از رنگدانه های بدن ماهی ها هستند

"لمباس" غواصی در تاریکی را به پرواز در فضا تشبیه می کند



نوشته شده در یکشنبه 90/2/4ساعت 2:36 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

وقتی جاده نباشد غول های پل ساز به کمک می آیند


در شرایط جنگ یا بلایای طبیعی زیاد پیش می آید که برای عبور از رودخانه و یا گذر از یک منطقه صعب العبور به پل نیاز داشته باشیم. اینجا یک گالری از خودورهایی را می بینید که کارشان ایجاد پل تنها در چند دقیقه است. آنها طراحی شده اند که در مواقع اضطراری به سرعت تبدیل به یک گذرگاه امن و محکم بشوند.


‏ماشین پل سازی فرانسوی ها ساخت ???? به نام SOMUA ‏


‏این ماشین پل ساز می تواند روی آب شناور هم بشود. و کار یک پل شناور را انجام بدهد. ‏


‏این یک پل ساز قدیمی ساخت بریتانیا است. ‏


‏این تانک پل ساز متعلق به جنگ جهانی اول است. ‏


‏توپ های زیر این پل باد می شوند تا آن را روی آب شناور کنند. ‏


‏این یک پل ساز زره پوش جنگی است به نام LEGUAN 26M AVLB ‏


‏این هم پل ساز غول پیکر روسی به نام MTU-72 ‏

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/2/1ساعت 3:1 صبح توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |

<      1   2   3      

Design By : Pichak