پيام

همسايه خورشيد
90/12/14

+ تو كجائي سهراب ؟ آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند ... واي سهراب کجايي آخر ؟ ... زخم ها بر دل عاشق کردند خون به چشمان شقايق کردند ...

نجفي از قيدار 90/12/15

تو کجايي سهراب ؟ که همين نزديکي عشق را دار زدند ، همه جا سايه ي ديوار زدند ... اي سهراب کجايي که ببيني حالا دل خوش مثقالي است! .... دل خوش سيري چند ؟ صبـــــــــــــــــر کن سهـــــــــــــــراب...! قايقت جـــــــــــــــا دارد ؟؟!

خيلي ناز بود

ممنونم از شما ..

من از همه ي اهل زمين دلگيرم ..... صبر كن سهراب ...... قايقت جا دارد ؟ ...................

تو کجايي سهراب...صبح دم سوت قطاري به دلم چنگ کشيد... جاي نيلوفر و آواز قناري خالي است...پشت هيچستانت...شايد اندازه ي يک جرعه نفس جا باشد... کاش با خود ببري ...ذوق اين خاطره را ...ونترسي که دوباره بشکند...چيني نازک غم...پشت غزل

ممنونم از شما سركار خانم قافيه باران ...

مرسي خانم زهرا

قابلي نداشت:)