پيام
+
چهار دانشجو شب امتحان به جاي درس خواندن به مهموني وخوش گذروني رفته بودند و هيچ آمادگي امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند وحقه اي سوارکردند به اين صورت که سر و رو شون رو کثيف کردند ومقداري هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغييراتي بوجود آوردند.
سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودندويک راست به پيش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اينطور مطرح کردند:

×رزسفيد×
90/12/16
همسايه خورشيد
که ديشب به يک مراسم عروسي خارج ازشهر رفته بودندو در راه برگشت از شانس بد يکي از لاستيک هاي ماشين پنچرميشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشين به يه جايي رسوندنش واين بوده که به آمادگي لازم براي امتحان نرسيدند کلي از اينها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار ميشه سه روز ديگه يک امتحان اختصاصي براي اين 4 نفرازطرف استاد برگزار بشه،
همسايه خورشيد
آنها هم بشکن زنان از اين موفقيت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول ميشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد ميرن تا اعلام آمادگي خودشون رو ابراز کنند
همسايه خورشيد
استاد عنوان مي کنه بدليل خاص بودن و خارج از نوبت بودن اين امتحان بايد هر کدوم از دانشجوها توي يک کلاس بنشينند و امتحان بدن که آنها به خاطر داشتن وقت کافي وآمادگي لازم باکمال ميل قبول مي کنند.
همسايه خورشيد
امتحان حاوي دو سوال و بارم بندي از نمره بيست بود:
1 ) نام و نام خانوادگي؟ 2 نمره
2 ) کدام لاستيک پنچر شده بود؟ 18 نمره
الف) لاستيک سمت راست جلو
ب) لاستيک سمت چپ جلو
ج) لاستيک سمت راست عقب
د) لاستيك سمت چپ عقب
..: *شيرازي*:..
خيليييييييييييييييييي جالب بود:دي
قافيه باران
آفرين استاد:))
همسايه خورشيد
ممنونم دوست گرامي شيرازي ..
همسايه خورشيد
بله سركار خانم قافيه باران ..آفرين به استاد ..:-))
حرفهايي براي نگفتن
من يه جاي ديگه هم اينو خوندم/باحال بود
همسايه خورشيد
ممنونم جناب مهندس افشار از توجهتون
همسايه خورشيد
لطف دارين سركار خانم trip love
غزل صداقت
:))
همسايه خورشيد
:-)))
×رزسفيد×
ميگن دروغگو آخرش رسوا ميشه اينجاستهااااااااااااااااا