شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم با داداش کوچيکم لج بودم. اسمش رو با خودکار يا مداد روي ديوار نوشتم. اينطوري: «يادگاري از احمد.» من اون موقع کلاس دوم دبستان و احمد مدرسه نمي رفت. بعد هم نفس نفس زنان رفتم پيش مادرم و گفتم: مامان مامان، اين احمد اسمش رو روي ديوار نوشته... مي خواستم مامانم دعواش کنه يا حتي کتکش بزنه، اما عقلم نمي رسيد که داداشم سواد نوشتن نداره!

خطا در آدرس عکس
البته الان فهميدم اين مال پسر همسايه مون بود .. ( آيكون داداش سياه ضايع شد -)
دخو ®
خسته نباشين
*«طلوع»*
چاه مكن بهر داداش
*«طلوع»*
چي مال پسر همسايه تون بود؟
زنده باشي امين جان
بله خانم طلوع
سلام جناب پاکدل...دروغ هاي کودکي هم انگار جنسش از صداقت بود
دقيقا سركار خانم قافيه باران :
ايميك
هادي قمي
کلي ختديديم
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top