پيام
+
روزگاريست در اين دهکده متروکه/
پي يک کهنه دلي ميگردم/
که به آواز کبوتر با عشق/
به نگاه نگرانم با شوق/
و به سرمستي شادان دلم با لب خوش/
مست و همراه شود ./
و چه زيباست در اين حال و هوا/
به تو مي انديشم/
به تو که راه زدي بر دل من/
که به ناگاه زدي بر غم و تنهايي من/
تو که خورشيد نگاهت بربود/
سرد و تاريکي اين چاه سياه دل من./
چه بماني چه نماني به ابد/
دل و دينم همه ارزاني توست/

همسايه خورشيد
91/2/17
همسايه خورشيد
که خرد راه نبرد بر سر اين بام شعف/
و لعب بازي عشقت خرد از کف بربود/
مست و همراه شدم/
ليکن افسوس دلت با او بود ......
*فانوس
به به.
همسايه خورشيد
ممنون :-))
||عليرضا خان||
احسنت بر شما
همسايه خورشيد
ممنونم برادر ارجمندم