پيام
+
پسري يه دختري رو خيلي دوست داشت که توي يه سي دي فروشي کار ميکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هيچي نگفت.هر روز به اون فروشگاه ميرفت و يک سي دي مي خريد فقط بخاطر صحبت کردن با اون…بعد از يک ماه پسرک مرد…وقتي دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد…
دخترک ديد که تمامي سي دي ها باز نشده…دخترک گريه کرد و گريه کرد تا مرد…ميدوني چرا گريه ميکرد؟

ميراب عطش
91/6/9
همسايه خورشيد
چون تمام نامه هاي عاشقانه اش رو توي جعبه سي دي ميگذاشت و به پسرک ميداد!
*~*~*سعيد*~*~*
عجب دختري بوده هااااااا!!! خو اين نامه ها را ميداد دس خود پسره!!! هي روزگاااااار :)))))
همسايه خورشيد
تجربه شما رو نداشته خوب سعيد جان :-)))
قافيه باران
بلهههههههههههه!!!!:)
«امير معظم»
سلام.. زيبا بود.. کمي هم غم انگيز....
*پوريا*
خيلي زيبا بود نظر اول خودتون رو بلد کنيد تا با متن خونده شود
*«طلوع»*
او له له :)))
*صبا*
:)))))))
حنا خانوم ♥
واح!عجب!
ميراب عطش
قربون اون نامه هات برم که هنوز تو کفش شما باقي مونده که وقتي جف پا اومدي تو سينم موند توي دستم .. دي
*نگين خانوم*
آقاي ميراب:)))))))
* کميل *
فقط همين دو تا به درد هم مي خوردن !
*صبا*
آخه كي تا حالا اينقدر راحت مرده؟ ليلي و مجنون هم كلي غصه خوردن تا بميرن،آخرشم مريض شدن :دي
*نگين خانوم*
صبا:))چيكار داري داستانو بهم ميريزي؟:دييي
ميراب عطش
نگين خانم قديما رفيقا بعد يه مدت که همو ميديدن دسته گلي کادويي چيزي ميدادن .. اين الياس جان تا مارو ميبينه جف پا مياد تو سرو صورتمون .. ماهم ياد گرفتيم هربار يه لنگه کفششو تو اين جف پاها ميگيريم تا آخر سر بفهميم چن بار جف پا خورديم .. نگو بنده خدا نامه ها توش بوده و ما بي خبر از همه جا .. دي
*نگين خانوم*
:)))))))بوي پا نميگرفتن نامه ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:))
*صبا*
آخه اينقدر ... / يه كم شبيه حقيقت بود يه چيزي ... والا
ميراب عطش
خب من که تاحالا نخوندمشون .. ايشالا ميدم خودش واسم روخوني کنه ..
*نگين خانوم*
دست نزنيد بوي پا ميده؟:دي
لعل سلسبيل
:)))))))))) خعلي يخ بود:دي
ميراب عطش
پس پاشم تا شيميايي نشدم فويل بپيچم دورشون .. سلام خانم زماني .. اتفاقا کفشا از اين آل استارا بودن که ضد يخ دارن .. دي
لعل سلسبيل
سلام از منه... والا نديدم از اين کفشا تا حالا! :دي
ميراب عطش
خدا کنه هيچ وقت نبينين .. آخه ماهم که ديديم ضربات سنگين جف پا باعث شد ببينيم .. دي
*نگين خانوم*
الان گيجگاهتون سالمه جناب ميراب؟
لعل سلسبيل
:))))))) بايد در مورد انتخاب دوست يه کم باهاتون صحبت کنم!!
ميراب عطش
نگين خانم فک نکنم .. چون اگه سالم بود اين همه کتوني لنگه به لنگه رو که نگه نميداشتم .. خانم زماني دقيقا .. بايد تجديد نظر کنم .. لااقل دوستي انتخاب کنم که شماره پاش 48 نباشه .. دي
لعل سلسبيل
خعلي خطرناکه اين دوستي ها:)))))))
*نگين خانوم*
جناب پاكدل غريب گير اوردين؟؟؟اره؟:))))))))
ميراب عطش
خطرناک گفتين تموم شد؟؟ .. من سي و شش بار دنده هام شکست تا پي به اين خطر بردم ..
ميراب عطش
هر وخ با الياس خان قرار داشتم سنگر ميگرفتم که منو نبينه اما نگو ايشون قبلش چند دوربين مدار بسته اونجا کار گذاشته ..چشمتون روز بد نبينه .. فقط يه هو ميديدم يه چيزي به سرعت نور بهم نزديک ميشه و قصه جف پا و دنده هاي شکسته ميراب بي نوا و اورژانس و اين قصه ادامه دارد .. دي
لعل سلسبيل
پدرشوهر من بنده خدا سه تا دنده ش شيکسته دوماه آزگاره اسيره... خعلي خعلي درک مي کنم چي کشيدين :)))))) حتمن الان با زره به ديدار دوست گرامي تون تشريف مي بريد :))))))
لعل سلسبيل
خوبه که. ايشون سوژه خوبي هستن براي کار فيلمسازي... شمام که علاقه مند هستيد به اين کار:دي
ميراب عطش
بله ديگه .. الان که مدتهاست به ديدار نمي شتابم .. چون ايشون سرعت مافوق صوت دارن و هميشه شتابيدن واسه جف پا .. در مورد سينما هم جکي چان قصد داره تو يه تريلر سينمايي به حضورش خاتمه بده .. يني کشته بشه تو فيلم اما چون نميخواست آبکي از کار دربياد دنبال يه جف پائيست درست حسابي بودن .. بنده هم اين الياس خان را معرفي کردم
لعل سلسبيل
جف پائيست :)))))) بعله بعله درست مي فرماييد.. هنوز مونده تا اين بزرگوار کشف بشن.
ميراب عطش
فک کنم بعد از اينکه تو کتاب گينس نامشون بعنوان بيشترين مصدوم و مجروح ثبت شد ناخواسته کشف ميشن
لعل سلسبيل
فک کنم اسمشون بعد پرايد، به عنوان نفر دوم ثبت بشه در عنوان بيشترين مصدوم و مجروح. البته اگه کمي تلاش کنن و با جون و دل! وقت بذارن مسلمن ايشون اول خواهند شد:))))))
ميراب عطش
ببخشين .. اگر احيانا ديدين جواب ندادم بدونين که خوابم برده .. چون تا همين غروبي رانندگي ميکردم و بازم يکي دو ساعت ديگه بايد ادامه بدم و فقط اين اعتياد باعث شده تا الان چشمهام باز بمونه .. توفيق اجباري بود ديگه .. تعطيلي پنج روزه تهران
ميراب عطش
من که فکر ميکنم اول شدن .. چون پرايد با مجروحيت عده اي خودش هم بازنشسته ميشه اما ايشون در آن واحد چند نفرو مصدوم ميکنن و بازم ميچرخن که دوستي ديگه رو ببينين واسه سلام و احوال پرسي ورزشي ! .. دي
لعل سلسبيل
خواهش مي کنم... به خوابتون ادامه بدين... فيلم سينمايي قشنگي ميشه ازش ساخت:))) فيلمنامه شم مشترک کار مي کنيم :)))))
ميراب عطش
خيلي عالي .. پس بلاخره اين جف پاها و سرو کله خونين باعث يه اتفاق خجسته شد و همکار پيدا کرديم .. دي
*صبا*
واي من الان يه جمله .... ديدم !!! هاجر فيلمنامه؟ با كي؟ چرا؟ هنوز فيلمنامه ما رو هواست :(
لعل سلسبيل
بله. خدا رو شکر بچه هاي پيامرسان همه سوژه ساز و پر ايده هستند... منم رفع زحمت مي کنم.شبتون بخير و خوشي
*صبا*
برو بعدا باهات صحبت مي كنم :دي / ب خوش
ميراب عطش
بنده هم رفع زحمت ميکنم ...موفق و شادکام باشيد .. شب بخير ..
*صبا*
خدانگهدار :)
مجنون الحسين ع
:))چه خنگ بوده پسره
همسايه خورشيد
علي جان اينهمه پشت سر منه مظلوم بليط فروختي داداش گلم ..اما همه عالم ميدونن .انا مظلوم الياس :-))) اين وصله ها بمن نمي چسبه اخوي :-))
ميراب عطش
اتفاقا برعکس .. نگو همه ميدونن بحث اين جف پاي افسانه اي رو
همسايه خورشيد
داش علي عمرناش بمن نميچسبه اين وصله ك-))
*نگين خانوم*
سادات جان همه كه مثه تو پرورونيستن خواهر من:)))))))))
همسايه خورشيد
خانم صداقت :-)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
ميراب عطش
چسبشو که من بي اطلاعم .. نه اينکه اينروزا چسبا همه چيني شدن زياد نميشه بشون اطمينان کرد ..