سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























همسایه خورشید

روزگاریست در این دهکده متروکه /

پی یک کهنه دلی میگردم/

که به آواز کبوتر با عشق/

به نگاه نگرانم با شوق و به سرمستی شادان دلم با لب خوش /

مست و همراه شود . و چه زیباست در این حال و هوا به تو می اندیشم /

به تو که راه زدی بر دل من که به ناگاه زدی بر غم و تنهایی من /

تو که خورشید نگاهت بربود سرد و تاریکی این چاه سیاه دل من./

چه بمانی چه نمانی به ابد دل و دینم همه ارزانی توست/


که خرد راه نبرد بر سر این بام شعف /
و لعب بازی عشقت خرد از کف بربود /
مست و همراه شدم لیکن افسوس *دلت با او بود ......*

نوشته شده در یکشنبه 91/2/17ساعت 8:33 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |


Design By : Pichak