سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























همسایه خورشید

جام تقدیر

 

وای از این بخت که بر پیکر پیشانی ماست

دو قدم مانده به عشق

جام تقدیر، شکست

و نفسهای فرو خورده در آن نیز بریخت

پای، در گِل شد و یکباره سقوط

گشتم این بار به دست

پنجه در خاک و تنم در پی آن

یک قدم مانده هنوز

کار من نیست دگر، پیمودن

جان من ناز مکُن

شیشه ی سرد غرورت بشکن

یک قدم را تو بیا…


نوشته شده در شنبه 91/2/30ساعت 4:44 عصر توسط الیاس پاکدل نظرات ( ) |


Design By : Pichak