همسایه خورشید
توی این روزهای بارانی اخیر منتظر تاکسی موندن واقعا خیلی سخته مخصوصا وقتی راننده ها هم بی انصافی به خرج داده و از جابجایی مسافر به صورت عادی خودداری کنند. این اتفاق برای ما رخ داد و راننده خط بی توجه به صف مسافران که منتظر ماشین بودند کنار خیابون داد میزد : ” به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیر نیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و … . کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت. وقتی سخنرانی راننده درباره مشکلات بنیادی مملکت شروع شد خیلی سریع خودش رو وارد بحث کرد که بهتره ادامه بحث رو به صورت یه گفتگوی دو طرفه دنبال کنیم : راننده تاکسی : برادر خانمم یه وام 6 میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به مسافر : نوش جونش! راننده : (نگاه متعجب) نوش جون کی ؟ مسافر : نوش جون کسی که 3000 میلیاردتومن خورده! راننده : (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر) نکنه اون بابا فامیل شما بوده ؟ مسافر : نه ! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم . مثل شما! مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده ؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده ؟ راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من برای یک جفت لاستیک باید 3 روز برم تعاونی اون وقت اون 3000 میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش ! مسافر : خب آقا جان راضی نیستی نخر! لاستیک نخر … راننده : (با صدای بلند) چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟ مسافر : وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی … راننده پرید وسط حرف طرف که : آقا راضی نبودی سوار نمیشدی ! مسافر : (با خونسردی) میبینی ؟ من الان دقیقا حال تو رو دارم. وقتی داشتی لاستیک ماشین میخردی. مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و 3 برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم ؟ ما هم مجبوریم سوار شیم ! وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود … مسافر که حالا کاملا دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد : دزدی دزدیه … البته منظورم با شما نیستا ولی خداوکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن که راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت : چی بگم والا ! من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم و طبیعتا طبق قرار اجباری با راننده باید 1500 تومن همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مه آلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم چترم رو .....امشب به هوایت نفسی باز غزل جان/ صید تو ، مرا او قفسی باز غزل جان/ من مست و خرامان که توام میر شکاری/ جز من ، نکند بر هوسی باز غزل جان/ تیز است مرا چشم و ستیز است به چنگال/ شهباز رها بر مگسی باز غزل جان/ ما را نه سزاوار گرفتار به کنجی از سایت 4shared می خواستم یه فایل دانلود کنم .560 ثانیه صبر کردم بعد پیغام داده ،می خوای دانلود کنی ؟ رفتم درمونگا آمپول بزنم یارو پرستاره میگه آروم بزنم؟ به مغازه داره میگم:آقا گلاب دارین؟میگه واسه خودتون میخوای؟ بابابزرگم مرده .. قرار شد من خبر بدم به مادرم که باباش مرده ، دو نفر تو خیابون دعواشون میشه ، پلیس از اونجا رد میشه میگه مشکلی پیش اومده ؟ موسی فریاد زد عصایم را بیاورید. این عکس ها را اداره هواشناسی استرالیا و انجمن اقیانوس شناسی و هواشناسی استرالیا منتشر کرده است. قرار است این تصاویر در تقویم هواشناسی 2012 استرالیا چاپ شوند. عکس بالا، که عکاس آن مت اسمیت است، یک رنگین کمان دوگانه را در نیوساوث ویلز آن کشور نشان می دهد تقویم هواشناسی استرالیا از سال 1985 هر سال به چاپ می رسد و برای انتخاب عکس های آن یک مسابقه عکس در سطح کشور برگزار می شود. این عکس یک توفان را در شمال شرقی استرالیا نشان می دهد. عکس از سوزان پالارد. در هر تقویم عکس هایی با موضوعاتی مانند ابر، توفان، صاعقه، رنگین کمان، گردباد و سایر پدیده های طبیعی به چشم می خورد. عکس بالا، سیل در کوئینزلند را نشان می دهد. عکس از هلن کومنز. در این تقویم جدول آب و هوایی مربوط به 12 شهر استرالیا نیز وجود دارد. توفانی در ویکتوریا، عکس از استفانی هال. رعد و برق در شمال استرالیا، عکس از مارک پسیوال. جان مارتین این تصویر "توفان برفی" را در غرب سیدنی گرفته است. تقویم هواشناسی امسال بیست و هشتمین تقویم از این نوع خواهد بود که در 50 هزار نسخه به چاپ می رسد. عکسی از یک درخت یخ زده در ویکتوریا، عکس از پل برگس. سوزان میس این عکس را از ابرهای غیرمعمول در تاسمانیا گرفته است. جینا هارینگتون و عکسی از "ابری عجیب، بزرگ و غلتان" در کوئینزلند. ...ا.گه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت/ این منم چون گل پرپر که نشستم سر راهت/ تو ببین غبار غم رو که نشسته بر
دربـــــــــــــــــست ” .
نگاه معنی دار و اعتراض های گاه و بی گاه مسافران هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو، به خاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه ماشین رو با کرایه 6000 تومن دربست گرفتیم که برای هر مسافر نفری 1500 تومن میافتاد درحالی که کرایه خط فقط 550 تومن بود.
عنوان وثیقه. بنده خدا الان خورده به مشکل دارند ماشینش رو مصادره می کنند. یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر می دوونند !
میکنی از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری ؟ اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.
انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده ؟ منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند. برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرات همچین خلافی رو نداشته باشه.
کرایه میدادم. وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس 2000 تومنی به راننده دادم.
راننده گفت 50 تومنی دارید ؟ با تعجب گفتم بله دارم و دست کردم تو کیفم و
یه سکه 50 تومنی به راننده دادم .
راننده هم یک اسکناس 1000 تومنی و یک اسکناس 500 تومنی بهم برگردوند و گفت : به سلامت !
باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم … آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم … .
همه کنار گود ایستاده ایم و می گوئیم لنگش کن !
خوار آمده چون خار وخسی باز غزل جان/ این خانه به مهمان شده ارزان به در آیید/ بر در نزند هیچکسی باز غزل جان/ ای داد ز بی داد به فریاد ِ سکوتم/ شاید تو به فریاد رسی باز غزل جان/ درمانده تر از پیش ، شب تار و گرفتار/ کو راه مرا پیش و پسی باز غزل جان/ بی نام و نشان همنفسی باز به تکرار/ امشب به هوایت نفسی باز غزل جان/
می گم پ ن پ خیلی حال داد یه بار دیگه بشمار من باز برم قایم شم .نیایا …
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ هرچی قدرت داری بده به بازو هات بزن بترکون بزار پولی که در میاری حلال باشه..
میگم: پـَـــ نــه پـَـــ خواستم قبلش بریزم صورتت بگم گلاب به روتون دستشویی دارم !!
اومدم میگم: مامان مامان بابابزرگ بود ؟ مرد ..
مامانم میگه ؟ پدر من ؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پدر پسر شجاع ،
میگه ینی بی پدر شدم ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ میریم سالمندان یکی دیگشو برات میخریم ناراحت نباش .
میگه یعنی بابام دیگه نمیاد ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گه گداری میاد یه سری میزنه سوغاتم برامون از بهشت برین حوری ، میاره …
میگه حالا بهشت زهرا خاکش میکنن ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ کربلا خاکش میکنن…
پــَـ نه پـــَــ میخواستیم شما رو امتحان کنیم ببینیم به دعوا هم رسیدگی می کنید…
فرعون وحشتزده پرسید میخواهی عصا را به اژدها تبدیل کنی؟
موسی گفت : پ.ن.پ. میخوام برم خونه. ببخشید دیگه، خیلی زحمت دادیم!!
(همه عکس ها از اداره هواشناسی استرالیا http://www.bom.gov.au/calendar)
نگاهم/ اگه من نمردم از عشق تو بدون که رو سیاهم/ اگه عاشقی یه درد، چه کسی آن درد رو ندیده/ تو بگو کدوم عاشق، رنج دوری نکشیده/ اگه عاشقی گناه، ما همه غرق گناهیم/ میون این همه آدم، یه غریب و بی پناهیم/ تو ببین به جرم عشقت، پرپروازم بستند/ تو ندیدی منه مغرور که چه بی صدا شکستم /-چه بگم وقتی که عاشق، زخمی تیغ هلاکه/ همه بال و پر زدناش رقص مرگی روی خاکه
Design By : Pichak |